دیکشنری
Iniquitous
ɪnɪkwətəs
فارسی
1
عمومی
::
شریر، غیر عادلانه، نابكار، ناحق، تبه كار
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INHOSPITABLY
INHOSPITALITY
INHUMAN
INHUMANE
INHUMANITY
INHUMANLY
INHUMATION
INHUMATIONIST
INHUME
INIMICAL
INIMICALLY
INIMITABILITY
INIMITABLE
INIMITABLY
INION
INIQUITOUS
INIQUITOUS DEEDS
INIQUITOUSLY
INIQUITY
INIRRITABLE
INITATION
INITIAL
INITIAL ABSTRACTION
INITIAL ACCOMMODATION
INITIAL ADDRESS
INITIAL BIDDER
INITIAL COIN OFFERING
INITIAL COIN OFFERINGS (ICOS)
INITIAL CONDITION
INITIAL CONDITIONS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید