دیکشنری
Integument
ɪntəgjəmənt
فارسی
1
عمومی
::
پوست، جلد، پوشش دار كردن، پوشش
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTEGRATIVE MINDSET
INTEGRATIVE MOBILIZABLE ELEMENT
INTEGRATIVE MODALITIES THERAPY
INTEGRATIVE NEGOTIATION
INTEGRATIVE PSYCHOTHERAPY
INTEGRATIVE STRUCTURED INTERVIEW
INTEGRATIVE THINKING
INTEGRATIVISM
INTEGRATOR
INTEGRITY
INTEGRITY COALITIONS
INTEGRITY COMMISSION
INTEGRITY FORM
INTEGRITY PACTS
INTEGROUS PERSON
INTEGUMENT
INTEGUMENTARY
INTEGUMENTARY SYSTEM
INTELLECT
INTELLECT STATS
INTELLECTION
INTELLECTIVE
INTELLECTRONICS
INTELLECTUAL
INTELLECTUAL BACKGROUND
INTELLECTUAL BRAND EXPERIENCE
INTELLECTUAL CAPITAL
INTELLECTUAL CHALLENGES
INTELLECTUAL DEVELOPMENTAL DISORDER
INTELLECTUAL DISABILITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید