دیکشنری
Internist
ɪntɜɹnɪst
فارسی
1
عمومی
::
پزشك امراض داخلی، (طب) متخصص داروهای درونی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTERNET
INTERNET CONTENT PROVIDERS
INTERNET EXPLORER
INTERNET GOVERNANCE FORUM
INTERNET INFORMATION SERVER
INTERNET OF THINGS
INTERNET OF THINGS – IOT – INTERNET OF OBJECTS
INTERNET OF THINGS (IOT)
INTERNET OF VALUE
INTERNET PROCUREMENT
INTERNET SERVICE PROVIDER
INTERNET SERVICE PROVIDERS
INTERNET TROLLS
INTERNEURAL
INTERNEURON
INTERNIST
INTERNMENT
INTERNODE
INTERNSHIP
INTERNUNCIAL
INTERNUNCIO
INTERNUPTIAL
INTEROCEANIC
INTEROCEPTIVE
INTEROCEPTIVE EXPOSURE
INTEROFFICE
INTEROFFICE TRUNK
INTEROGATION MARK
INTEROPAROUS POLYCARPIC
INTEROPERABILITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید