دیکشنری
داستان آبیدیک
internuncio
ɪntəɹnʌnsio
فارسی
1
عمومی
::
رابط، در باب عالی عثمانی، كفیل سفارت پاپ، پیك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTERNET OF THINGS
INTERNET OF THINGS – IOT – INTERNET OF OBJECTS
INTERNET OF THINGS (IOT)
INTERNET OF VALUE
INTERNET PROCUREMENT
INTERNET SERVICE PROVIDER
INTERNET SERVICE PROVIDERS
INTERNET TROLLS
INTERNEURAL
INTERNEURON
INTERNIST
INTERNMENT
INTERNODE
INTERNSHIP
INTERNUNCIAL
INTERNUNCIO
INTERNUPTIAL
INTEROCEANIC
INTEROCEPTIVE
INTEROCEPTIVE EXPOSURE
INTEROFFICE
INTEROFFICE TRUNK
INTEROGATION MARK
INTEROPAROUS POLYCARPIC
INTEROPERABILITY
INTEROPERABLE
INTEROPERABLITY
INTEROPERATION LAYER
INTERORGANIZATIONAL ALLIANCES
INTEROSCULATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید