AbiDic.com
  • دیکشنری

Intraspecies

ɪntɹəspiʃiz


فارسی

1 عمومی:: داخل‌ گونه‌ای‌، (intraspecific) شامل‌ گروه‌ بخصوصی‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTRANSITIVELY
INTRANT
INTRAOCULAR
INTRAOPERATIVE
INTRAORAL SCANNER
INTRAOSSEOUS
INTRAPERIOD TAX ALLOCATION
INTRAPERITONEAL
INTRAPLATE EARTHQUAKE
INTRAPLEURAL
INTRAPRENEURIAL
INTRAPRENEURSHIP
INTRAPSYCHIC
INTRAPSYCHIC DYNAMICS
INTRAPSYCHIC FANTASIES
INTRASPECIES
INTRASPECIFIC
INTRASTATE
INTRASYSTEMIC HIERARCHY
INTRATELLURIC
INTRAUTERINE
INTRAVASATION
INTRAVASCULAR
INTRAVASCULAR ACCESS
INTRAVASION
INTRAVENOUS
INTRAVENOUS BOLUS
INTRAVENOUSLY
INTRAVITAL
INTRAVITAM

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط