دیکشنری
Invalidity
ɪnvəlɪdɪti
فارسی
1
عمومی
::
فساد، عدماعتبار، بطلان
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INUSTION
INUTILE
INUTILITY
INUTILTY
INVACUO
INVADE
INVADED ZONE
INVADER
INVAGINATE
INVAGINATION
INVALID
INVALIDATE
INVALIDATING
INVALIDATION
INVALIDISM
INVALIDITY
INVALUABLE
INVALUED
INVARIABILITY
INVARIABLE
INVARIABLE SITES
INVARIABLY
INVARIANCE
INVARIANT
INVASION
INVASION OF PRIVACY
INVASIVE
INVASIVE INFECTION
INVASIVE TREATMENT PLAN
INVCERSELY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید