دیکشنری
داستان آبیدیک
Invaginate
ɪnve͡igəne͡it
فارسی
1
عمومی
::
غلاف كردن، توی خود برگرداندن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INURBANE
INURBANELY
INURBANITY
INURE
INURE OR EN
INUREMENT
INURN
INUSTION
INUTILE
INUTILITY
INUTILTY
INVACUO
INVADE
INVADED ZONE
INVADER
INVAGINATE
INVAGINATION
INVALID
INVALIDATE
INVALIDATING
INVALIDATION
INVALIDISM
INVALIDITY
INVALUABLE
INVALUED
INVARIABILITY
INVARIABLE
INVARIABLE SITES
INVARIABLY
INVARIANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید