دیکشنری
داستان آبیدیک
inurement
ɪnjəɹmənt
فارسی
1
عمومی
::
خو كردكی، خو گرفتگی، پینهخوردگی، معتاد سازی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INUCT
INULA
INULACEOUS
INULIN
INUNCTION
INUNDANT
INUNDATE
INUNDATE WITH
INUNDATION
INUNDATORY
INURBANE
INURBANELY
INURBANITY
INURE
INURE OR EN
INUREMENT
INURN
INUSTION
INUTILE
INUTILITY
INUTILTY
INVACUO
INVADE
INVADED ZONE
INVADER
INVAGINATE
INVAGINATION
INVALID
INVALIDATE
INVALIDATING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید