دیکشنری
داستان آبیدیک
Inunction
ɪnʌŋkʃən
فارسی
1
عمومی
::
مسح، تدهین، مرهم گذاری، روغن مالی، مرهم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTUITIVISM
INTUITIVIST
INTUMESCE
INTUMESCENCE
INTUMESCENT
INTURBIDATE
INTURGESCENCE
INTURN
INTUSSUSCEPT
INTUSSUSCEPTION
INTWINE
INUCT
INULA
INULACEOUS
INULIN
INUNCTION
INUNDANT
INUNDATE
INUNDATE WITH
INUNDATION
INUNDATORY
INURBANE
INURBANELY
INURBANITY
INURE
INURE OR EN
INUREMENT
INURN
INUSTION
INUTILE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید