intumescent

ɪntumɛsənt


فارسی

1 عمومی:: اماس‌كرده‌، اماس‌كننده‌، بالاامده‌، باد كننده‌، باد كرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code