دیکشنری
Iterant
ɪtəɹənt
فارسی
1
عمومی
::
بازگو كننده، تكرار كننده، مكرر كننده، ازسر گیرنده
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ITEM BANKING
ITEM BASED
ITEM CHARACTERISTIC CURVE
ITEM MAPPING CUT SCORE
ITEM MAPPING RATING
ITEM NON RESPONSE
ITEM RESPONSE THEORY
ITEM SCALE CORRELATION
ITEM TYPE
ITEMIZATION
ITEMIZE
ITEMIZER
ITERABILITY
ITERABLE
ITERANCE
ITERANT
ITERATE
ITERATED LOCAL SEARCH
ITERATION
ITERATION PLANNING MEETING
ITERATIVE
ITERATIVE CYCLE
ITERATIVE PROCESS
I–THOU RELATIONSHIP
ITHYPHALLIC
ITINERACY
ITINERANCY
ITINERANT
ITINERARY
ITINERATE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید