دیکشنری
داستان آبیدیک
Kil
kɪl
فارسی
1
عمومی
::
مقبره، این كلمه بصورت پیشوند و، حجره راهب ایرلندی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
KIDDLE
KIDNAP
KIDNAPPER
KIDNDERGARTNER
KIDNEY
KIDNEY BEAN
KIDNEY POTATO
KIDNEY WARD
KIDS
KID'S STUFF
KID'S SWIMWEAR
KIEF
KIER
KIESELGUHR
KIESSELBACH PLEXUS
KIL
KILDERKIN
KILIM
KILL
KILL DEVIL
KILL FOR
KILL OFF
KILL OR CURE
KILL PROBABILITY
KILL THE FATTED CALF
KILL THE GOOSE THAT LAYS THE GOLDEN EGG
KILL THE GOOSE THAT LAYS THE GOLDEN EGGS
KILL TIME
KILL TWO BIRDS WITH ONE STONE
KILL WITH KINDNESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید