دیکشنری
داستان آبیدیک
Kinswoman
ka͡inzwʊmən
فارسی
1
عمومی
::
خویشاوند(از جنس مذكر)، خویش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
KINK BAND
KINK ENERGY
KINK PLANE
KINK UP
KINKY
KINLESS
KINNAPER
KINNIKINIC
KINNIKINNICK
KINO
KINOLOGY
KINSFOLK
KINSHIP
KINSMAN
KINSMANSHIP
KINSWOMAN
KINTAL
KIOSK
KIP
KIPCHAK
KIPJAK
KIPPAGE
KIPPER
KIPSKIN
KIRGHIZ
KIRIBATI
KIRK
KIRKMAN
KIRKYARD
KIRLI
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید