دیکشنری
داستان آبیدیک
Lair
lɛɹ
فارسی
1
عمومی
::
كنام، محل استراحت جانور، لانه، گل الود، گل، لجن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LAGUNA
LAGUNE
LAGVT
LAHORE
LAIC
LAICISM
LAICIZE
LAID BACK
LAID FLATWISE
LAID OUT
LAID PAPER
LAID UP
LAID UP IN BED
LAIGH
LAIN
LAIR
LAIRD
LAIRDSHIP
LAISSER FAIRE
LAISSEZ ALLER
LAISSEZ FAIRE
LAISSEZ FAIRE ECONOMY
LAISSEZ PASSER
LAITY
LAKE
LAKE DWELLER
LAKE ICE
LAKE0DWELLING
LAKELET
LAKER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید