دیکشنری
داستان آبیدیک
Legislatrix
lɛd͡ʒɪsle͡itɹɪks
فارسی
1
عمومی
::
مقننه، قانون گذار زن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LEGISKATIVE
LEGISLATE
LEGISLATE AGAINST
LEGISLATE FOR
LEGISLATION
LEGISLATIVE
LEGISLATIVE ASSEMBLY
LEGISLATIVE BODY OR
LEGISLATIVE COUNCIL
LEGISLATIVE PROCESS
LEGISLATIVE PROVISIONS
LEGISLATIVE TOOLS
LEGISLATOR
LEGISLATORS
LEGISLATRESS
LEGISLATRIX
LEGISLATURE
LEGIST
LEGIT
LEGITIMACY
LEGITIMACY CLAIMS
LEGITIMATE
LEGITIMATE AIM
LEGITIMATE COERCION
LEGITIMATE POWER
LEGITIMATE SUBCULTURE
LEGITIMATELY
LEGITIMATION
LEGITIMATIZE
LEGITIMISM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید