دیکشنری
داستان آبیدیک
Narwhale
nɑɹwe͡il
فارسی
1
عمومی
::
lawran=)(جش)نهنگ دریایی قطب شمال، (narwhal
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NARROW MINDED
NARROW MINDEDLY
NARROW MOUTHED
NARROW NECKED
NARROW SHOULDER PRESS
NARROW SQUEAK
NARROWING
NARROWISH
NARROWLY
NARROWNESS
NARROWS
NARSEH
NARTHEX
NARWAL
NARWHAL
NARWHALE
NARY A
NASAL
NASAL CAVITY
NASAL CONGESTION
NASAL PATENCY
NASAL WING
NASALITY
NASALIZATION
NASALIZE
NASALLY
NASB
NASCENCE
NASCENCY
NASCENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید