دیکشنری
داستان آبیدیک
Obvolute
ɑbvəlut
فارسی
1
عمومی
::
منقض شده، رویهم افتاده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OBTURATE
OBTURATION
OBTURATOR
OBTUSE
OBTUSELY
OBTUSENESS
OBVERSE
OBVERSELY
OBVERSION
OBVERT
OBVIATE
OBVIATION
OBVIOUS
OBVIOUSLY
OBVIOUSNESS
OBVOLUTE
OCARINA
OCCASION
OCCASIONAL
OCCASIONAL LICENCE
OCCASIONALLY
OCCIDENT
OCCIDENTALISM
OCCIDENTALIST
OCCIDENTALIZE
OCCIDENTALLY
OCCIPITAL
OCCIPITAL BONE
OCCIPITAL LOBE
OCCIPITO TEMPORAL REGIONS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید