دیکشنری
occidentally
ɑksɪdentli
فارسی
1
عمومی
::
سوی باختر، بشیوهباختریان، در باختر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OBVIATE
OBVIATION
OBVIOUS
OBVIOUSLY
OBVIOUSNESS
OBVOLUTE
OCARINA
OCCASION
OCCASIONAL
OCCASIONAL LICENCE
OCCASIONALLY
OCCIDENT
OCCIDENTALISM
OCCIDENTALIST
OCCIDENTALIZE
OCCIDENTALLY
OCCIPITAL
OCCIPITAL BONE
OCCIPITAL LOBE
OCCIPITO TEMPORAL REGIONS
OCCIPUT
OCCLUDE
OCCLUSION
OCCLUSION TRAINING
OCCULT
OCCULTATION
OCCULTING LIGHT
OCCULTISM
OCCULTIST
OCCULTLY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید