دیکشنری
داستان آبیدیک
Occupier
ɑkjəpa͡iəɹ
فارسی
1
عمومی
::
اشغال كننده، ساكن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OCCUPANCY SENSOR
OCCUPANT
OCCUPANT EMERGENCY PLAN
OCCUPATION
OCCUPATION FRANCHISE
OCCUPATION PROBABILITY
OCCUPATIONAL CANCER
OCCUPATIONAL EXPOSURE LEVEL
OCCUPATIONAL HEALTH
OCCUPATIONAL INFORMATION NETWORK SYSTEM AND CAREER EXPLORATION TOOLS
OCCUPATIONAL PERSONALITY PROFLE
OCCUPATIONAL SCHEME
OCCUPATIONAL THERAPY
OCCUPIED
OCCUPIED SPACE
OCCUPIER
OCCUPIER'S LIABILITY ACT
OCCUPY
OCCUPY BY
OCCUPY WITH
OCCUR
OCCUR BEFORE TIME
OCCUR TO
OCCUR TO ONE
OCCURENCE
OCCURRED SET
OCCURRENCE
OCD
OCEAN
OCEAN BILL OF LADING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید