دیکشنری
داستان آبیدیک
Opener
opənəɹ
فارسی
1
عمومی
::
باز كن، باز كننده، گشاینده، مفتاح، افتتاح كننده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPEN SYSTEM INTERCONNECTION
OPEN THE DOOR TO
OPEN TO
OPEN TO CRITICISM
OPEN TO QUESTION
OPEN TO THE PUBLIC
OPEN UP
OPEN UP TO
OPEN VERTICT
OPEN WIRE
OPEN WIRE LINE
OPEN WITH
OPEN WORK ENVIRONMENT
OPENABLE
OPENCAST MINE
OPENER
OPENFLOW
OPENGL BINDINGS TO PYTHON
OPENHANDED
OPENING
OPENING BALANCE
OPENING GAMBIT
OPENING PROTECTIVES
OPENINGS
OPENLY
OPENMOUTHED
OPENNESS
OPENNESS TO EXPERIENCE
OPER EYED
OPERA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید