دیکشنری
داستان آبیدیک
Openmouthed
opənma͡ʊðd
فارسی
1
عمومی
::
متعجب و متحیر، دهان باز، حیرت زده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPEN WIRE LINE
OPEN WITH
OPEN WORK ENVIRONMENT
OPENABLE
OPENCAST MINE
OPENER
OPENFLOW
OPENGL BINDINGS TO PYTHON
OPENHANDED
OPENING
OPENING BALANCE
OPENING GAMBIT
OPENING PROTECTIVES
OPENINGS
OPENLY
OPENMOUTHED
OPENNESS
OPENNESS TO EXPERIENCE
OPER EYED
OPERA
OPERA BOUFFE
OPERA COMIQUE
OPERA GLASS
OPERA HAT
OPERA HOUSE
OPERABLE
OPERABLE FABRIC CURTAIN
OPERAND
OPERANT
OPERANT CONDITIONING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید