دیکشنری
Oreide
ɔɹa͡id
فارسی
1
عمومی
::
(oroide) مطلا یا زر بدلی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ORDINATION
ORDINEE
ORDNACE
ORDNANCE
ORDONNANCE
ORDRE PUBLIC
ORDRE PUBLIC RULE
ORDURE
ORE
ORE BODY
ORE LOSS
OREAD
ORECTIC
OREGANO
OREGON
OREIDE
ORESTES
OREXIS
ORFE
ORGAN
ORGAN GRINDER
ORGAN LOFT
ORGAN MEATS
ORGAN SYSTEM FAILURE
ORGANDIE
ORGANDY
ORGANIC
ORGANIC AIR VEHICLE
ORGANIC ANION TRANSPORTER PROTEIN
ORGANIC BRAIN SYNDROME
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید