دیکشنری
Outdo
a͡ʊtdu
فارسی
1
عمومی
::
بهتر از دیگری انجام دادن، شكست دادن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTCOME BASED MINDSET
OUTCOME BEHAVIOR
OUTCOME EXPECTANCY
OUTCOME MEASURE
OUTCOME ORIENTED
OUTCOME VARIABLE
OUTCROP
OUTCROP PATTERN
OUTCROSS
OUTCROSSING
OUTCRY
OUTCURVE
OUTDARE
OUTDATED
OUTDISTANCE
OUTDO
OUTDOOR
OUTDOOR & NATURE
OUTDOOR NTC
OUTDOOR RELIEF
OUTDOOR ROOM
OUTDOOR SERVANT
OUTDOORS
OUTDPOKENNESS
OUTER
OUTER COMBUSTION CASING
OUTER INflUENCE
OUTER SHROUD
OUTER SPACE
OUTERMOST
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید