دیکشنری
داستان آبیدیک
Oxyphil
ɑksifɪl
فارسی
1
عمومی
::
اسید گرای، (oxyphile) (cilihpodica=) اسید دوست
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OXYGEN TENT
OXYGEN VACANCY
OXYGENATE
OXYGENATED BLOOD
OXYGENATION
OXYGENIC
OXYGENIZE
OXYGENOUS
OXYGON
OXYGONAL
OXYHYDROGEN
OXYHYDROGEN BLOWPIPE
OXYMEL
OXYMORON
OXYOPIA
OXYPHIL
OXYPHILE
OXYTOCIN
OXYTOCIN GLOW
OXYTONE
OXYURIASIS
OXYURIS
OYER
OYER AND TERMINER
OYES
OYEZ
OYSTER
OYSTER BANK
OYSTER BAR
OYSTER BED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید