دیکشنری
داستان آبیدیک
Palpate
pælpe͡it
فارسی
1
عمومی
::
امتحان نمودن(با لمس)، شاخك دار، لمس كردن، پرماسیدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PALMIFEROUS
PALMIPED
PALMIPEDE
PALMIST
PALMISTRY
PALMITIC
PALMITOYLETHANOLAMIDE
PALMOIL
PALMOLEIN
PALMY
PALMYRA
PALOR
PALPABILITY
PALPABLE
PALPABLY
PALPATE
PALPATION
PALPEBRAL
PALPEBRATE
PALPEBRITIS
PALPIFEROUS
PALPIFORM
PALPITANT
PALPITATE
PALPITATION
PALPITATIONS
PALPUS
PALSGRAVE
PALSIED
PALSY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید