دیکشنری
Perfuse
pəfjuz
فارسی
1
عمومی
::
جاری ساختن، (طب) تزریق كردن، پاشیدن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PERFORMANCE OPTIONS
PERFORMANCE PARADOX
PERFORMANCE QUALIFICATION
PERFORMANCE REPORTS
PERFORMANCE TEST
PERFORMER
PERFORMING
PERFORMING ARTS
PERFUME
PERFUMED TOILET PAPER
PERFUMER
PERFUMERY
PERFUNCTORILY
PERFUNCTORINESS
PERFUNCTORY
PERFUSE
PERFUSION
PERFUSIVE
PERGAMENEOUS
PERGNANT
PERGOLA
PERHAPS
PERHAPS A LITTLE LATER
PERHAPS SO
PERHAPS YOU HAVE SEE
PERI
PERI IMPLANT
PERI IMPLANTITIS
PERI URBAN LOCATIONS
PERIANTH
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید