دیکشنری
داستان آبیدیک
Perpend
pɜɹpɪnd
فارسی
1
عمومی
::
(مم) توجه كردن، دقیق بودن، تعمق كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PERMUTATION
PERMUTATION DISTRIBUTION
PERMUTE
PERNICIOUS
PERNICIOUS ANEMIA
PERNICIOUSLY
PERNICIOUSNESS
PERNICKETY
PERNOCTATION
PERONEAL
PERORAL
PERORATE
PERORATION
PEROSIS
PEROXIDE
PERPEND
PERPENDICULAR
PERPENDICULAR TO THE SHAFT AXIS
PERPENDICULARITY
PERPENDICULARLY
PERPETRATE
PERPETRATION
PERPETRATOR
PERPETUAL
PERPETUAL FROST CLIMATE
PERPETUAL INVENTORY MASTER FILE
PERPETUAL INVENTORY METHOD
PERPETUAL INVENTORY SYSTEM
PERPETUALLY
PERPETUANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید