دیکشنری
داستان آبیدیک
Photobiotic
fotəba͡iɑtɪk
فارسی
1
عمومی
::
نورزی، در نور زندگانی كننده، زنده بواسطه نور
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PHOTIC
PHOTIC ZONE
PHOTICS
PHOTISM
PHOTO
PHOTO ELECTRICAL
PHOTO OFFSET
PHOTO OP
PHOTO REALIST
PHOTO REDUCTION
PHOTO SCALE RECIPROCAL
PHOTO SIZE
PHOTO TYPE
PHOTOACTIVATION
PHOTOASSIMILATION
PHOTOBIOTIC
PHOTOCATALYTIC
PHOTOCATALYTIC ACTIVITY
PHOTOCELL
PHOTOCHEMICAL
PHOTOCHEMISTRY
PHOTOCHROME
PHOTOCHROMY
PHOTOCONDUCTIVE
PHOTOCONDUCTIVE SWITCH
PHOTOCONDUCTIVITY
PHOTOCOPY
PHOTOCOUPLER
PHOTODETECTOR
PHOTODIODE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید