دیکشنری
داستان آبیدیک
Piscatorial
pɪskætɔɹiəl
فارسی
1
عمومی
::
(piscatory)وابسته به ماهیگیری، وابسته به صیدماهی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PIQUANT
PIQUANTLY
PIQUE
PIQUE CURIOSITY
PIQUE INTEREST
PIQUET
PIRACY
PIRAGUA
PIRATE
PIRATICALL
PIRATICALLY
PIROUETTE
PIS ALLER
PISCARY
PISCATOLOGY
PISCATORIAL
PISCATORY
PISCES
PISCICULTURAL
PISCICULTURE
PISCICULTURIST
PISCIFORM
PISCINA
PISCINE
PISCIVOROUS
PISE
PISE WALL
PISH
PISIFORM
PISMIRE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید