دیکشنری
داستان آبیدیک
Postmortem
postmɔɹtəm
فارسی
1
عمومی
::
پس از واقع، پس از مرگ، معاینه پس از مرگ، مرده را معاینه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
POSTLIMINY OR MINIUM
POSTLUDE
POSTMAN
POSTMARK
POSTMASTER
POSTMASTERSHIP
POSTMENOPAUSAL
POSTMERIDIAN
POSTMERIDIEM
POSTMILLENARIAN
POSTMILLENNIALIST
POSTMISTRESS
POSTMODERN
POSTMODERNISM
POSTMODERNIST
POSTMORTEM
POSTMORTEM DUMP
POSTNASAL
POSTNASAL DRIP
POSTNATAL
POSTNORMALIZATION
POSTNUPTIAL
POSTOPERATIVE
POSTORBITAL
POSTPAID
POSTPAID SUBSCRIBERS
POSTPARTUM
POSTPARTUM DEPRESSION
POSTPARTUM PATERNAL DEPRESSION
POSTPARTUM PERIOD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید