دیکشنری
داستان آبیدیک
Presbyope
pɹɛzbɪop
فارسی
1
عمومی
::
(presbyopia) (درچشم پزشكی) شخص پیرچشم، شخص دوربین
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PREPUBERTY
PREPUCE
PREPURCHASE EXPECTATIONS
PREPURIFICATION
PRERECORD
PREREFLEXIVE CONSCIOUSNESS
PREREQUISITE
PREROGATIVE
PREROGATIVED
PRESAGE
PRESAGEFUL
PRESAGER
PRESANCTIFIED
PRESATURATED
PRESBYLARYNGEUS
PRESBYOPE
PRESBYOPIA
PRESBYOPIC
PRESBYPHONIA
PRESBYTER
PRESBYTERAL
PRESBYTERATE
PRESBYTERIAL
PRESBYTERIAN
PRESBYTERIANISM
PRESBYTERY
PRESCHOOL
PRESCHOOLER
PRESCIENCE
PRESCIENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید