دیکشنری
داستان آبیدیک
Presto
pɹɛsto
فارسی
1
عمومی
::
تند، (مو) باضربات تند (بنوازید)
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRESSURE SWIRL ATOMIZER
PRESSURE ULCER
PRESSURE WAVE
PRESSURIZE
PRESSWORK
PREST
PRESTACK MIGRATION
PRESTATION
PRESTERNUM
PRESTIDIGITATION
PRESTIDIGITATOR
PRESTIGE
PRESTIGE VALUE
PRESTIGIOUS
PRESTISSIMO
PRESTO
PRESTRESS
PRESTRESSED
PRESTRESSED CONCRETE
PRESTRESSED CONCRETE INSTITUTE
PRESTRESSING FORCE
PRESTRUCTURAL
PRESUMABLE
PRESUMABLY
PRESUME
PRESUME ON
PRESUMEDLY
PRESUMING
PRESUMINGLY
PRESUMMED DEAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید