دیکشنری
داستان آبیدیک
presumedly
pɹizumdli
فارسی
1
عمومی
::
احتمالمیرود، بجرات میتوانگفت، از قرار معلوم
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRESTIGE
PRESTIGE VALUE
PRESTIGIOUS
PRESTISSIMO
PRESTO
PRESTRESS
PRESTRESSED
PRESTRESSED CONCRETE
PRESTRESSED CONCRETE INSTITUTE
PRESTRESSING FORCE
PRESTRUCTURAL
PRESUMABLE
PRESUMABLY
PRESUME
PRESUME ON
PRESUMEDLY
PRESUMING
PRESUMINGLY
PRESUMMED DEAD
PRESUMPTION
PRESUMPTION OF FACT
PRESUMPTION OF INNOCENCE
PRESUMPTION OF LAW
PRESUMPTIVE
PRESUMPTIVE EVIDENCE
PRESUMPTUOUS
PRESUMPTUOUSLY
PRESUMPTUOUSNESS
PRESUPPOSE
PRESUPPOSITION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید