دیکشنری
Prolongate
pɹəlɔŋe͡it
فارسی
1
عمومی
::
(prolong=) طولانی كردن، دراز كردن، امتداد دادن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROLIFERATIVE PHASE
PROLIFEROUS
PROLIFIC
PROLIFICALLY
PROLIFICITY
PROLIFICNESS
PROLIGEROUS
PROLIX
PROLIXITY
PROLIXLY
PROLOCUTOR
PROLOGIZE
PROLOGUE
PROLOGUIZE
PROLONG
PROLONGATE
PROLONGATION
PROLONGED
PROLONGED BLAST
PROLONGED GRIEF DISORDER
PROLONGER
PROLOTHERAPY
PROLUSION
PROLUSORY
PROM
PROMENADE
PROMENADE ARCHITECTURALE
PROMENADE CONCERT
PROMENADER
PROMETHEAN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید