دیکشنری
Proteranthous
pɹotəɹænθa͡ʊz
فارسی
1
عمومی
::
(گش) دارای گلهاییكه قبل از برگ ظاهر گردد
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PROTEINURIA
PROTEM
PROTEMPORE
PROTEND
PROTENSITY
PROTENSIVE
PROTEOBACTERIAL ANTIMICROBIAL COMPOUND EFFLUX
PROTEOLYTIC ACTIVITY
PROTEOLYTIC ENZYME
PROTEOME ANALYSIS DATABASE
PROTEOME CHIP
PROTEOMIC DIVERSITY
PROTEOMIC FINGERPRINT
PROTEOMIC PROFILING
PROTEOMICS
PROTERANTHOUS
PROTERANTHY
PROTEROZOIC
PROTEROZOIC EON
PROTERVITY
PROTEST
PROTEST ABOUT
PROTESTANT
PROTESTANTISM
PROTESTANTIZE
PROTESTATION
PROTESTATION OF FRIE
PROTESTER
PROTESTINGLY
PROTESTOR
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید