دیکشنری
داستان آبیدیک
Pulverizable
pʌlvəɹa͡izəbəl
فارسی
1
عمومی
::
خورد، (pulverable) قابل تبدیل بهپودر، پودر شدنی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PULSE WIDTH
PULSED BRACHYTHERAPY
PULSELESS
PULSELESS ELECTRICAL ACTIVITY
PULSELESSNESS
PULSES
PULSIFIC
PULSIMETER
PULSING SQUAT
PULSION
PULSOMETER
PULSUS PARADOXUS
PULTACEOUS
PULULATE
PULVERABLE
PULVERIZABLE
PULVERIZATION
PULVERIZATOR
PULVERIZE
PULVERIZER
PULVERULENCE
PULVERULENT
PULVINATE
PULVINATED
PULVINATED FRIEZE
PULVINUS
PUMA
PUMICE
PUMICE STONE
PUMICEOUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید