دیکشنری
Quaff
kwɑf
فارسی
1
عمومی
::
زیاد نوشیدن، جرعه، سر كشیدن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
QUADRUMVIR
QUADRUMVIRATE
QUADRUPED
QUADRUPEDAL
QUADRUPLANE
QUADRUPLE
QUADRUPLE ADDRESS
QUADRUPLET
QUADRUPLEX
QUADRUPLICATE
QUADRUPLICATION
QUADRUPLICITY
QUADRUPOLE
QUAERE
QUAESTOR
QUAFF
QUAFFER
QUAG
QUAGGA
QUAGGY
QUAGMIRE
QUAIL
QUAIL AT
QUAIL BEFORE
QUAIL CALL
QUAIL PIPE
QUAINT
QUAINTNESS
QUAITLY
QUAKE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید