دیکشنری
داستان آبیدیک
Rackle
ɹækəl
فارسی
1
عمومی
::
صدای در زدن، تق تق كردن، تق تق، كله شق
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RACK BRAIN
RACK JOBBER
RACK ONE'S BRAIN
RACK OUT
RACK RAILWAY
RACK RENT
RACK UP
RACKED WITH PAIN
RACKET
RACKET BALL
RACKETEER
RACKETEERING
RACKETS
RACKETY
RACKING
RACKLE
RACLAIM
RACONTEUR
RACOON
RACOON OR RACCOON
RACQUET
RACY
RAD STORY DRIFT ANGLE
RADAR
RADAR ABSORBENT MATERIALS
RADAR ASTRONOMY
RADAR ORDER OF BATTLE
RADAR SIGNATURE
RADAR TELESCOPE
RADARMAN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید