دیکشنری
داستان آبیدیک
Railing
ɹe͡ilɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
ریل، نرده، سرزنش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RAGWHEEL
RAH
RAH RAH
RAID
RAIDER
RAIL
RAIL ACCIDENT INVESTIGATION BRANCH
RAIL AGAINST
RAIL AT
RAIL CONTACT
RAIL FILLET
RAIL TANKER
RAIL TRANSPORT
RAIL WAY
RAILER
RAILING
RAILINGLY
RAILLERY
RAILROAD
RAILROAD INTO
RAILROAD THROUGH
RAILROADER
RAILWAY
RAILWAY ENGINEER
RAILWAY RATES
RAILWAY STATION
RAILWAY VEHICLE DYNAMICS
RAIMENT
RAIN
RAIN BOX
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید