دیکشنری
داستان آبیدیک
Remiss
ɹəmɪs
فارسی
1
عمومی
::
سست، غفلت كار، بی مبالات، بی قید
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REMIND ABOUT
REMIND ME OFIT
REMIND OF
REMINDER
REMINDFUL
REMINISCE
REMINISCE ABOUT
REMINISCE WITH
REMINISCENCE
REMINISCENCE INTERVENTION
REMINISCENT
REMINISCENT OF
REMINISCENT OF SLAVE
REMINISCENTIAL
REMISE
REMISS
REMISSIBLE
REMISSION
REMISSION OF SIN
REMISSION OF SINS
REMISSION OF TAXES
REMISSIVE
REMISSLY
REMISSNESS
REMIT
REMIT TO
REMITMENT
REMITTABLE
REMITTAL
REMITTANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید