دیکشنری
داستان آبیدیک
Remount
ɹima͡ʊnt
فارسی
1
عمومی
::
دوباره سوار كردن، دوباره بالا رفتن، برگشتن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REMOTE OBJECT ACCESS
REMOTE OPTIONS
REMOTE PILOTED AIRCRAFT SYSTEM
REMOTE SENSING
REMOTE STATION
REMOTE TERMINAL
REMOTE TERMINAL UNIT
REMOTE UNLOCK
REMOTE WELDING SYSTEM
REMOTE WORK
REMOTELY OPERATED VEHICLE
REMOTELY PILOTED AIRCRAFT SYSTEM
REMOTELY PILOTED AIRCRAFT SYSTEMS
REMOTENESS
REMOTION
REMOUNT
REMOVABILITY
REMOVABLE
REMOVABLE PRESSURE GAUGE WITH SUPERVISORY PRESSURED SWITCH
REMOVAL
REMOVAL EFFICIENCY
REMOVAL OF LIGHT COMPONENT
REMOVAL OF THE SITE INSTALLATIONS
REMOVAL ORDERS
REMOVE
REMOVE FROM
REMOVE TANNIN
REMOVE WATER FROM HYDRAULIC OIL
REMOVER
REMUNERATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید