دیکشنری
داستان آبیدیک
Retarder
ɹitɑɹdəɹ
فارسی
1
عمومی
::
معوق، دیر كار، تاخیر كننده، كند ساز
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RETAINING WALL
RETAKE
RETALIATE
RETALIATE AGAINST
RETALIATION
RETALIATIVE
RETALIATORY
RETALIATORY BEHAVIOR
RETARD
RETARDANT
RETARDATE
RETARDATION
RETARDATIVE
RETARDATORY
RETARDED
RETARDER
RETARDING MIXTURE
RETARDMENT
RETARGETING
RETCH
RETCULATE
RETE
RETELL
RETELLING
RETENTATE
RETENTION
RETENTION EQUITY
RETENTION OF THE URI
RETENTION PERIOD
RETENTION RATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید