دیکشنری
داستان آبیدیک
Scaler
ske͡iləɹ
فارسی
1
عمومی
::
قپاندار، كسیكه مقیاس بكار میبرد، بالارونده، كوهنورد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SCALE ECONOMY
SCALE FACTOR
SCALE FORMATION
SCALE OUT
SCALE PRINTER
SCALE STEEL INTERFACE
SCALE STRUCTURE
SCALE STRUCTURE DEVELOPED
SCALE TO
SCALE UP
SCALE UPS
SCALED
SCALELIKE
SCALENE
SCALEPAN
SCALER
SCALES
SCALEUP
SCALINESS
SCALING
SCALING LADDER
SCALING LAWS
SCALING OF VIBRATIONS
SCALING OUT
SCALL
SCALLION
SCALLOP
SCALLOPER
SCALLYWAG
SCALOGRAM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید