دیکشنری
داستان آبیدیک
Slapdash
slæpdæʃ
فارسی
1
عمومی
::
ناگهان، بی پروا، كاری، غفلتا، عجول وبی دقت، عینا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SLANTING
SLANTINGLY
SLANTWAYS
SLANTWISE
SLAP
SLAP AGAINST
SLAP BANG
SLAP DOWN
SLAP IN
SLAP IN THE FACE
SLAP ON
SLAP ON THE BACK
SLAP ON THE WRIST
SLAP ONTO
SLAP TOGETHER
SLAPDASH
SLAPHAPPY
SLAPJACK
SLAPSTICK
SLASH
SLASH AND BURN
SLASH AT
SLASH POCKET
SLASH PRICES
SLASH ROOM
SLASHER
SLASHING
SLASHING CRITICISM
SLAT
SLATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید