دیکشنری
داستان آبیدیک
Soldan
sɑldən
فارسی
1
عمومی
::
امیر، (sultan=) سلطان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SOLAR THERMAL POWER PLANT
SOLAR TIDAL BULGE
SOLAR TIDE
SOLAR TOWER
SOLAR WIND
SOLARISM
SOLARIUM
SOLARIZATION
SOLARIZE
SOLATE
SOLATIUM
SOLD
SOLD ON
SOLD OUT
SOLD PER
SOLDAN
SOLDER
SOLDER BLOOM CORROSION
SOLDERER
SOLDERING
SOLDERING IRON
SOLDIEING
SOLDIER
SOLDIER COURSE
SOLDIER OF FORTUNE
SOLDIER PILE
SOLDIER RECRUITMENT SPEED +0%
SOLDIER SHIP
SOLDIERING
SOLDIERLIKE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید