دیکشنری
داستان آبیدیک
Squish
skwɪʃ
فارسی
1
عمومی
::
خورد كردن، له كردن، صدای شكستن یا پرتاب چیزی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SQUIRM
SQUIRM IN
SQUIRM OUT
SQUIRM WITH
SQUIRMY
SQUIRREL
SQUIRREL AWAY
SQUIRREL GUN
SQUIRREL RIFLE
SQUIRREL TAIL
SQUIRT
SQUIRT AT
SQUIRT FROM
SQUIRT OUT
SQUIRT OUT OF
SQUISH
SQUISH GAP
SQUISHY
SR FLIP FLOP
SRI LANKA
SSERRY
SSQUARE RIG
SSRI
ST GEORGE
ST G'S CROSS
ST G'S DAY
ST HELENA
ST HENIC
ST IGNATIUS'S BEAN
ST JOHN'S BREAD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید