داستان آبیدیک

squirrel


فارسی

1 عمومی:: سنجاب، (ج‌ش‌) موش‌ خرما، سنجاب‌ یا خز موش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun type of rodent: The squirrel ran up the tree.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. grey, red SQUIRREL + VERB dart, scamper, scurry The squirrel scampered across the lawn

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code