دیکشنری
Stiffenj
stɪfənd͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
سفت وسخت كردن، شق كردن، سفت شدن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STICKY FINGERS
STICKY INFORMATION
STICKY RESIDUES
STIFF
STIFF ARM
STIFF ARMS AND LEGS
STIFF AS A BOARD
STIFF AS A POKER
STIFF HEARTED
STIFF NECKED
STIFF UPPER LIP
STIFFEN UP
STIFFENER
STIFFENERS
STIFFENING
STIFFENJ
STIFFISH
STIFFLY
STIFFNESS
STIFFNESS MATRIX
STIFLE
STIFLE BONE
STIFLE JOINT
STIFLING
STIGMA
STIGMAS AND STYLES
STIGMATIC
STIGMATISM
STIGMATIST
STIGMATIZATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید