دیکشنری
داستان آبیدیک
stifling
sta͡iflɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
خفهكننده، طاقت فرسا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STIFF HEARTED
STIFF NECKED
STIFF UPPER LIP
STIFFEN UP
STIFFENER
STIFFENERS
STIFFENING
STIFFENJ
STIFFISH
STIFFLY
STIFFNESS
STIFFNESS MATRIX
STIFLE
STIFLE BONE
STIFLE JOINT
STIFLING
STIGMA
STIGMAS AND STYLES
STIGMATIC
STIGMATISM
STIGMATIST
STIGMATIZATION
STIGMATIZE
STIGMATIZE AS
STIGMATIZED GROUP
STIGMATIZED IDENTITY
STILE
STILETTO
STILL
STILL AND ALL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید