دیکشنری
Straggle
stɹægəl
فارسی
1
عمومی
::
هرزه روییدن، سرگردان، متفرق شدن، سرگردان بودن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STOVEPIPE
STOVER
STOW
STOW AWAY
STOWAGE
STOWAWAY
STPULAR
STRABISMAL
STRABISMIC
STRABISMICAL
STRABISMUS
STRABOTOMY
STRADDLE
STRADDLE THE FENCE
STRAFE
STRAGGLE
STRAGGLER
STRAGGLY
STRAIGH AWAY TRADE
STRAIGHT
STRAIGHT AND NARROW
STRAIGHT ANGLE
STRAIGHT ARM
STRAIGHT AS AN ARROW
STRAIGHT COMMISSION PLAN
STRAIGHT CUT
STRAIGHT DAGGER
STRAIGHT DOPE
STRAIGHT FACE
STRAIGHT FROM THE HORSE'S MOUTH
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید